به گزارش اشراق نیوز رابطۀ سینما و دین در ایران و غرب همواره محل بحث بوده است، اما بهواسطۀ تفاوت نگاه ادیان، این رابطه از زوایای متفاوتی تحلیل شده است. نهاد دین برای گسترش ایدوئولوژی خود از همهی ابزارهای موجود در طول تاریخ بهره گرفته و سینما به عنوان یک ابزار و قالبِ بیان، همواره مورد توجه قرار گرفته است. سوال اینجاست که آیا سینمای دینی با توجه به صورت خاص سینما و دین تحقق یافته است و این که چه شاخصهای باید وجود داشته باشد تا بگوییم فلان سینما، یک سینمای دینی است. به همین روی به سراغ حجت اسلام والمسلیمن سلمان رضوانی، مدیر دفتر پژوهش های دین و رسانه در اداره کل پژوهش های اسلامی رسانه سازمان صدا و سیما، رفتیم و درخصوص ماهیت سینمای دینی، مولفهها و ابعاد مختلف آن با ایشان به گفتگو نشستیم.
منظور از سینمای دینی چیست؟ سینما در صورت داشتن چه مولفههایی سینمای دینی تلقی میشود؟
سینمای دینی تا الان تعریف مشخصی نداشته است یعنی در حوزه مباحث نقد و رسانهای تعریف درستی اتفاق نیفتاده است. گاهی سینمای دینی را سینمایی میدانند که به یک موضوع یا مفهوم دینی میپردازد. منتهی به نظر میرسد که سینمای دینی فراتر از موضوعات و مفاهیم دینی است؛ اگر رویکرد، جانمایه و تم اصلی فیلم یا سینما مسیر توحیدی یا بازگشت انسان به خدا باشد کما آنکه از الفاظ و اصطلاحات دینی هم استفاده نکند، این فیلم و سینمای آن دینی است. در این سینما موضوع حائز اهمیت نیست بلکه نحوه پرداخت و جهان بینی سینماگر هست که اهمیت دارد.
آیا دینی شدن در محتوا است و یا فرم نیز باید دینی شود؟
در بحثهای نظری میتوان محتوا و قالب را از هم جدا کرد اما در واقعیت فرم از محتوا جدا نیست؛ فرم و محتوای یک اثر باید تناسب متقابلی با یکدیگر داشته باشند و سینمای دینی، هم در فرم و هم در محتوا باید همگن و یک جهان بینی واحد داشته باشد.
آیا سینمای دینی، سینمای سفارشی ساز و حکومتی است؟
واژه سفارشی یک واژه راهزن است؛ به نظر بنده این معنا را جریان مقابل بین افکار هنرمندان و عموم مردم ترویج میدهد. هر حکومتی یک چشم انداز و هدفی دارد و قطعا در ساحتهای مختلف سعی میکند ایدئولوژی خودش را ترویج کند و از آن شخصی هم که مسیر آن ایدئولوژی را ادامه میدهد، حمایت میکند. همانطور که ما دایهدار نظام دینی هستیم و سعی بر ترویج باورهای خود داریم، هالیوود و نظام آمریکا نیز سعی بر ترویج ایدئولوژی خود دارد و در این راه از هر وسیلهای اعم از رسانه و سینما استفاده و حمایت مالی از هر دستگاهی مانند بنگاه های خبری همچون سی ان ان میکند. پس آنها هم فیلمسازان سفارشی ساز میشوند و این یک امر طبیعی است که آمریکا به دنبال ترویج گفتمان خودش است و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران هم به دنبال ترویج گفتمان خودش است.
البته عدهای هم هستند که یک ایدئولوژی را قبول ندارند اما چون منافعشان در راستای آن است، سفارشی کار میکنند؛ همانند هنرمندانی که از این نظام ارتزاق کردند اما الان به دنبال گرین کارت امریکا هستند.
به نظر شما رهبر معظم انقلاب چه تبیینی از هنر و سینمای دینی داشته اند و چه رهنمودهایی ارائه کردند؟
مقام معظم رهبری میفرمایند هر انقلاب و اندیشهای که در قالب هنر نگنجد ماندگار نیست؛ اگر زبان هنر با زبان ایدئولوژی همراه نشود یا ایدئولوژی ما به زبان هنر مسلح نشود، قطعا در توسعه و ماندگاری دچار اشکال خواهد شد. با توجه به اینکه عمده مخاطبین ما مخاطب زبان هنر، رسانه و تصویر هستند، ما ناچار هستیم برای ماندگاری و ترویج دین مسلح به زبان هنر و رسانه باشیم.
آیا این رهنمودها توسط دولت ها و شورای انقلاب فرهنگی عملیاتی شده است؟
به نظرم در این حوزه دو طرف هنوز به باور عمیقی نرسیدهاند؛ یعنی باور هنرمندان ما این نیست که میتوانند با نگاه دینی هنرمندی کنند و دین را مانع میدانند و از این طرف متدینین ما هم هنوز به سلاح هنر و رسانه مسلح نشده و به این باور نرسیدهاند که طبق گفته قرآن هدایت صورت نمیگیرد مگر از راهی که گمراهی صورت گرفته است. ما ناچاریم از همان روشی برای هدایت استفاده کنیم که باطل برای گمراهی از آن استفاده میکند، اگر مخاطب ما بهوسیله رسانه گمراه میشود ما با مبانی غیر رسانهای نمیتوانیم هدایت ایجاد کنیم.
از طرفی رهبر معظم انقلاب در فرمایشات خود در 19 دی کماکان تاکید بر جهاد تبیین داشتند؛ قطعا بستر جهاد تبیین رسانه و سینما است یعنی اینکه باید جایی حضور داشته باشیم که مخاطب حضور داشته باشد و الان هم مخاطب پای رسانه و شبکههای اجتماعی نشسته است و از این لحاظ حائز اهمیت است که نهاد های فرهنگی ما مسلط به زبان رسانه و آشنا با سینمای دینی باشند.
آیا جشنواره های مهم سینمایی کشور مثل فیلم فجر در سالهای گذشته در خدمت اهداف انقلاب اسلامی و دین اسلام بوده است؟
با توجه به شناختی که بنده از این جشنواره در سال های گذشته دارم، جشنواره فجر را در این حوزه موفق نمیدانم؛ یعنی جشنواره فجر علیرغم اینکه اسم زیبایی دارد و فلسفه آن هم انقلابی بود که در دهه فجر رخ داد متاسفانه از فلسفه خود خیلی فاصله گرفته است. یعنی فیلمهایی که الان در جشنواره فجر موفق به کسب رتبه میشوند فیلمهایی نیستند که دغدغههای نظام را در باطن خود جای داده باشند. اما جشنوارههای عمار فعلا با یک رویکرد انقلابی پیش میروند و امیداوریم که سرنوشت آنها نزدیک به جشنوارههای فجر نشود و روحیه و سازکار انقلابی خود را داشته باشند و حفظ کنند.
برگزاری جشنواره های سینمایی مثل فیلم اشراق از سوی نهادهای حوزوی مثل معاونت فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم که این نهاد از سوی رهبر انقلاب اسلامی نماد روشنفکری حوزه علمیه معرفی شده است چه کمکی میتواند به حفظ ارتباط دین و سینما و ارتقای کمی و کیفی آثار دینی در سینما بکند ؟
بستگی به این دارد که هر جشنواره سطح خود را تا چه اندازه نگهدارد و جشنواره اشراق هم از این قاعده مستثنا نیست. جشنواره ویترین یکسری از فعالیت های پشتیبان است، یعنی اگر دفتر تبلیغات یا هر ارگان دیگری قصد دارد جشنوارهای با این هدف برگزار کند که آن جشنواره، جشنواره عمیقی شود در طول سال باید گروه های فیلمسازی و پشتیبانی داشته باشد که با تولید اثر در طول سال پشتیبان جشنواره باشد. این نهادهای پشتیبان باید حمایت کنند تا آثاری که در ویترین جشنواره قرار میگیرد محصولات خوبی باشند.